نوشته شده توسط: عبدالله کوشککی
اول خبری خوش
دریاچه بختگان شوره زار می شود
به به به به چه خوب چه خوب
دوم
حالا مگه دریاچه بختگان چیه (همون معرفی دریاچه ):دریاچه بختگان، زیستگاه زمستانه پرندگانی (مانند فلامینکو، درنا، کبوتر دریایی، آبچلیک، مرغابی، غاز و ...) است که از روسیه و دشتهای سیبری به ایران مهاجرت میکنند این دریاچه با وسعت بیش از143هزار هکتار دومین دریاچه بزرگ کشور محسوب می شود و حتی از نظر تنوع زیستی از غنی ترین نقاط دنیا به شمار می رفته و هم اکنون براثر خشکسالی و برخی عوامل دیگر و همچنین نابودی اکوسیستم تالابی فقط و فقط حدود 20 هزار هکتار آن آب دارد و حدود 80 درصد از پهنه آبی دریاچه خشک و تبدیل بهشوره زار شده این دریاپه دارای یک پارک ملی شامل خود دریاچه بختگان و پناهگاه حیات وحش با بیش از 184 هزار و 600 هکتار وسعت شامل دریاچه طشک و عرصه های کوهستانی است که در فاصله 160 کیلومتری شرق شیراز قرار دارد.علاوه بر پدیده خشکسالی ، به رسمیت نشناختن حق آباین دریاچه از رودخانه کر باعثتشدید این بحران شده است. ساخت چندین سد در بالادست منابع تامین کننده دریاچه ، بهره برداری بی رویه از منابع آب ، توسعه کشاورزی و کاهش آب سفره های زیر زمینی باعث نابودی و بروز فاجعه زیست محیطی در این دریاچه شده است. تاکنون بخش قابل توجهی از این پناهگاه با ارزش حیات وحش به نمکزار تبدیل شده است و فقط و باز فقط حدود دو هزار قطعه جوجه فلامینگو در ضلع شرقی این دریاچه درهفته های اخیر بر اثر کم آبی تلف شده اند. پارک ملی و پناهگاه حیات وحش بختگان از قابلیتهای گردشگری طبیعی فوق العاده ای برخوردار و از نظر تنوع زیستی یکی از غنی ترین نقاط دنیااست . توجه نکردن برخی ادارات به محیط زیست ، تنوع زیستی مناطق حفاظت شده و چشم اندازهای بدیع و جاذبه های گردشگری وتوجه نکردن به بقاء تنوع ژنتیکی واکولوژیکی مناطق ، موجب شده که یکی از قطبهای بزرگ گردشگری و جاذبه های طبیعی و پارکهای ملی کشور در معرض نابودی قرار گیرد. هم اکنون شوری دریاچه طشک که متصل به
دریاچه بختگان است به 1200 واحد رسیده است که حدود 4 برابر سالهای پرآب گذشته میباشد.(البته این مقاله قدیمdه شما بگید نابود شده و تموم مگه چه فرقی می کنه )دریاچه بختگان، زیستگاه زمستانه پرندگانی است که از روسیه و دشت های سیبری به ایران مهاجرت میکنند (مانند فلامینکو، درنا، کبوتر دریایی، آبچلیک، مرغابی، غاز و ...) که همگی در حفظ بوم سا ختار و محیط زیست نقش بسیار ارزندهای دارند. دریاچه بختگان، باعث افزایش رطوبت هوا میشود البته درستش اینکه بگیم می شد و بعلت بلند بودن ارتفاع کوههای پیرامون نیریز، رطوبت حاصله در هوای همان منطقه باقی مانده و باعث ثمردهی درختان انجیر، بادام، رز و زیتون در کوهها میشود و باز به تعبیر درست می شد (که میتوان به نوعی آن را آبیاری مصنوعی کوهها نامید). منشا آب دریاچه رودخانه ی کوچک «سیوند» در دره ای به نام سیوند یا «تنگه بلاغی» جریان دارد. سیوند نام روستایی بزرگ و خوشآب و هوا در مسیر راه شیراز به اصفهان (در میانه راه تخت جمشید به پاسارگاد) میباشد. سیلاب رود «سیوند» در انتهای مسیر خود به رود «کُر» افزوده شده و از آن جا به دریاچه «بختگان» می ریزد و به تعبیر درست می ریخت هم اکنون میزان ورودی آب رودخانه کُر به دریاچه بختگان بسیار اندک و در حد صفر میباشد (مقداری از آب کُر در گذشته به دلیل ساختن سد «درود زن» کم شده است)، در نتیجه ورودی آب دریاچه تنها محدود به سیلابهای منطقه (آباده طشک،شهرستان بختگان، خیر، نی ریز ، خرامه و ارسنجان) میباشد.
عمده علل نابودی دریاچه بختگان را می توان چنین عنوان کرد:
الف) خشکسالی و عدم بارش نعمت بی بدیل باران
ب) ساختن سدی بر روی رود «سیوند» (در تنگه بلاغی)
ج) چاه های پیرامون دریاچه و صنایع و مراکز صنعتی بزرگ وزیاد و نیز وجود مهم ترین مراکز کشاورزی فارس و افزایش جمعیت در این حوزه آبی به صورتی است که فشار غیر قابل جبرانی را بر این حوزه وارد کرده است
و اما عوارض ناشی از نابودی دریاچه بختگان :
1- آب چاه های آب شرب و کشاورزی منطقه ابتدا شور (همانگونه که برخی از آنها هم اکنون شور شدهاند) و پس از آن تلخ خواهند شد (یعنی زه دریاچه را خواهند کشید) و بدین ترتیب آب موجود نه تنها دیگر کوچکترین سودی برای کشاورزی نخواهد داشت بلکه در آینده باعث ناباروری زمینهای کشاورزی هم خواهد شد که گاهی برای بازیافت آنها چندین ده سال لازم است.
2- از سوی دیگر، با خشکی دریاچه، دیگر بخار آبی از دریاچه برنخواهد خواست و در نتیجه محصولات کوه های نیریز واستهبان (به ویژه انجیر و بادام) نیز نابود خواهد شد.
3- زمینهای شورهزار کف دریاچه خواهد بود که با وزش هر نسیمی، نمکهای آن همچون پردهای بر روی زمینهای کشاورزی کشیده خواهند شد و حتی اگر آبی از چشمهسارها برای زمینها باقی مانده باشد دیگر زمینهای شورهزار استعداد چندانی برای شکوفایی نخواهند داشت.
4- نمکهای بادآورده برای تندرستی انسانهای ساکن اطراف و جانوران اهلی و وحشی هم زیانآور خواهد بود و بیماریهای پوستی، ریوی و چشمی افزایش خواهند یافت.
5- با خشک شدن دریاچه بختگان، پرندگان مهاجر و کوچ کننده هم دیگر به سوی بختگان نیامده، در نتیجه اکوسیستم بهم خورده و کویر، بهعنوان مهمان ناخوانده، به معنای حقیقی آن واقعیت تلخ منطقه خواهد شد.نکته قابل تامل آنستکه پیش از سد سیوند آب رود (سیوند) به بیرون از ایران یا شنزارهای بیحاصل کویر لوت نمیرود که به هدر رفته باشد. در واقع این سد آبی را که در دریاچه بختگان گرد میآمد و در کشاورزی و دیمکاری و دامپروری به کار میرفت به پشت سد سیوند منتقل خواهد کرد و به کشاورزان و مردم دیگری خواهد داد. یعنی تقریباً کاری عبث و بیهوده.
و اما خبر خوش دیگر آنکه
دیده بان محیط زیست ایران مدعی شده تعداد 2000 جوجه فلامینگو در میان نمکزارهای دریاچه بختگان تلف شدند . (قابل توجه سایر جوجه ها که طرف دریاچه بختگان آفتابی نشن) و قابل توجه سایر پرنگان مهاجر چنانچه در سالهای آینده خواستید به طبیعت ایران سفر کنید بجای دریاچه بختگان به دریاچه پشت سد سیوند تشریف ببرند که ابزار سور و سات آنان در آنجا تدارک دیده شده.
خبر مهم دیگر آنکه
قریب به 50 سال پیش هانیس لوفلر استاد دانشگاه و پژوهشگر برجسته اتریشی به رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران گفته بود: من تمام دریاچه های دنیا را دیده و درباره آنها مطالعه کرده ام، اما هیچ کدام ویژگی منحصر به فرد بختگان را ندارد، و از عمده نکات مهم این خبر آنکه این خارجیا اینقدر چششون شور است که این پروفسور چشم آبی با یک تعریف وتجمید بیش از اندازه از این دریاچه اون رو چش زد و باعث نابودی این دریاچه شد و اکنون باید دست به دامان رمالان و دعانویسان و جادوگران خودمون وحتی مرتاضای هند شویم تا بقیه منابع ما را چش نکردن و واسه نابودی این پرفسور نمی دونم چی چی دست به دامن همون نامبردگان شویم یا آنکه یکی رو بگیم فقط یکم گوشش رو بپیچونه بقدریکه فقط نفس کشیدن یادش بره دوما ما خودمون زغال فروشیم بعد این جوجه خارجیکیا که حقشون ببریمشون کنار جوجه های فلامینگو تا یاد بگیرن واسه سیاه کردن ما نقشه نکشن ما که می دونیم این پرفسور از ایادی سران کرملین هست که فرستادنش تا ما رو گول بزن و وادارمون کنه به جای سرمایه گذاری توی صنایع تولیدیی مانند خودروسازی و گوشی موبایل شرایط عیش و نوش پرنده های اونا رو فراهم کنیم اکنون که پرده برون فتاده خبر نابودی دریاچه بختگان! را به اطمینان به همه هموطنان عزیز اعلام نماییم وقتی هانیس لوفلر استاد دانشگاه و پژوهشگر برجسته اتریشی به رایزن فرهنگی ایران می گفت... هدفش چش زدن بود و ولاغیر و البته حتما سخنانش یاوه و مفت بوده که کسی برای نجات این دریاچه اقدامی نکرد بلکه با زدن سدها و حذف منابع تامین آب آن نشان دادیم که فریب آنها را نخواهیم خورد البته از سال 1947 میلادی عده ای حتما بخاطر عقده مورد توجه قرار گرفتن شروع به جمع آوری سرمایه کرده تا پس از دو سال به همراه یکی از دوستان خود د 29 آوریل 1949 میلادی وین را به مقصد ایران ترک کرده تا دریاچه بختگان را ببیند.و مای ساده دل را با فریب خوشحال کردن و گفتیم که سخنان این پژوهشگر توجه ویژه سازمان های محیط زیست و میراث فرهنگی و گردشگری را به خود جلب می کند، تا این دریاچه به قطب گردشگری ایران تبدیل شود اما زهی خیال باطل. و اما سیری در دیرینه دریاچه بختگان :
بختگان اولین بار در سال 1347 به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام شد و در سال 54 به عنوان پناهگاه حیات وحش تعیین شد.تالاب های طشک و بختگان نقش بسیار مهمی در بقای تنوع ژنتیکی و اکولوژیک کشور ایفا می کنند و از همین زمان این دو تالاب در فهرست تالاب های
بین المللی کشور قرار گرفته است. بر اساس بررسی های انجام گرفته توسط اداره کل حفاظت محیط زیست فارس، تعداد 46 گونه پستاندار، 218 گونه پرنده، 36 گونه خزنده، 23 گونه ماهی و 3 گونه دو زیستی در پارک ملی و پناهگاه حیات وحش بختگان زندگی می کنند که برخی از آنها در فهرست گونه های در معرض تهدید جای دارند.قوچ و میش، کل و بز، کاراکال، گربه جنگلی، گربه شنی، پلنگ، فلامینگو، کفچه نوک، هوبره،
کبک، تیهو، اگرت کوچک و کاکایی صورتی از گونه های جانوری قابل مشاهده در منطقه بختگان بودند.به دلیل وجود دریاچه های طشک و بختگان و ارتفاعات متعدد، گونه های گیاهی منطقه از تنوع بسیاری برخوردار است و تاکنون بیش از 400 گونه گیاهی در این منطقه شناسایی شده اند که از بارزترین آنها می توان به پسته وحشی، بادامک، انجیر، پسته، گلخونگ و تنگرس اشاره کرد.